۱۱ دلیل که یافتن دوست جدید را برای شما مشکل میسازد
یافتن دوست جدید وقتی که راه و روش درست آن را نمی دانیم ممکن است به کاری سخت برایمان تبدیل شود. مسلما کسی نمیخواهد دست به انجام کاری بزند که سرانجام آن شکست است.
به همین دلیل این لیست که شامل ده راه حل برای رفع مشکلات شما در این بخش از زندگیتان است را ارائه می نماییم. با شناخت مشکلات و نقاط ضعف خود در یافتن دوستان جدید ، می توانید به روی یک زندگی اجتماعی شاد در کنار دوستانتان لبخند بزنید.
۱- شما فکر می کنید صرفا باید دوست جدید پیدا کنید.
وقتی دوران مدرسه را به پایان رساندیم، قوانین زیادی برای دوست یابی تعریف نکرده بودیم. ما باید بزرگ می شدیم تا این فرصت ها و چارچوب ها را برای خود بسازیم.
« سارا جنکز»، مربی بهداشت و سلامت، می گوید:
« شما روشی را دنبال میکنید که در زمینه ی یافتن دوست جدید و ایجاد رابطه ی دوستی مفید بوده باشد، مثل حضور در مکان هایی که در آن جا می توانیم افرادی مطابق با علایق خود را بیابیم. هنگامی که به این مرحله رسیدیم، نباید همه ی امور را به شانس واگذار کنیم بلکه باید قدم های بعدی را در جهت رسیدن به آن چه مد نظر داریم برداریم. گذشته از دوست شدن با افراد جدید، همین برداشتن گام های اولیه نیز به خودی خود بسیار خوب و ارزشمند است.
۲- شما هنوز نمی دانید که یافتن دوست جدید نیز مثل پیدا کردن همسر است.
دیشب به یک میهمانی که یکی از دوستانم و مربی معروف « فل اسپار» میزبان آن بودند دعوت شده بودم و این مهمانی سرانجام به آشنا شدن من با یکی از خانم هایی که در آن جا حضور داشت منجر شد.
وقتی مهمانی را ترک میکردم، « فل اسپار» به من گفت: « به نظر میرسد که به شما دو نفر خیلی خوش گذشته باشد. باید با هم قرار نامزدی بگذارید! »
به محض این که به منزل رسیدم موضوع را به خانواده گفتم. با هماهنگی لازم، از دوست جدید خواستم تا برای ماه آینده قرار ملاقاتی در یک رستوران بگذاریم. فرایند ایجاد رابطه ی دوستی با افراد جدید، دقیقا مثل قرار گذاشتن نامزدی است. بنابراین شما با کسی که از او خوشتان آمده است ملاقات می کنید و برنامه ای برای ملاقات های مجدد ترتیب میدهید. « فل اسپار» بسیار با هوش است و اطلاعات بسیار ارزشمند و گسترده ای برای ایجاد رابطه ی دوستی سریع و آسان با افراد در اختیار دارد.
به هر صورت، ترتیب دادن قرارهای ملاقات با دوستان، به سختی اتفاق می افتد و نیاز به برنامه دارد. طبیعی است در ابتدا برای ملاقات های مجدد کمی احساس خجالت کنیم، اما نکته مهمی که باید در نظر داشته باشیم این است که فقط وقتی با کسی قرار دوستی می گذارید و در نهایت این قرار منجر به یک دوستی پایدار می شود، بسیار لذت بخش و نشاط آور خواهد بود.
۳- گاهی می ترسید اگر سر صحبت را باز کنید دیگران آن را به عنوان چاپلوسی و تملق تعبیر کنند.
شغل من ایجاب می کند که به مردانی که خجالتی هستند و حتی برای پیشنهاد ازدواج دادن به دختر مورد علاقه شان مشکل دارند، کمک کنم. حقیقت این است اگر علاقه ی واقعی و متقابل وجود داشته باشد و یک دعوت مودبانه صورت گیرد، این اصلا دلیل برچاپلوسی نیست! چندی پیش من و یکی از دوستانم درباره ی همین موضوع صحبت میکردیم و او درباره ی مردانی که دچار این ترس میشوند، می گفت: « اگر فکر میکنی چاپلوس هستی پس یعنی نیستی! چون افرادی که واقعا چاپلوس هستند خودشان این گونه فکر نمیکنند.»
این خیلی خندهدار است ولی در عین حال تا حدی واقعیت دارد. به جای این که به این فکر کنید که آیا چاپلوس به نظر میآیید یا خیر، بیشتر توجه خود را روی این نکته متمرکز کنید که آیا علاقه ی واقعی و متقابل بین شما وجود دارد و این که آیا طرف مقابل از شما خوشش میآید یا نه؟ اگر این گونه باشد پس احتمالا دوست دارد در آینده بیشتر با شما ملاقات داشته باشد. پس اگر به دوستی در مدرسه، دانشگاه یا حتی محیط کار کمک کنید تا به خواستهاش برسد، این هرگز چاپلوسی نیست. این مورد هم در مورد رابطههایی که به ازدواج ختم می شود و هم در مورد رابطههای دوستی صادق است.
۴- شما این نکته را فراموش میکنید که دوستان شما هم به نوبه ی خود دوستان دیگری دارند.
دوباره بازگردیم به مهمانی بینظیر دیشب. دوستم « فل اسپار» ده نفر از بهترین دوستانی که میشناختیم را به میهمانی دعوت کرده بود، چون او معتقد است که همه باید یکدیگر را بشناسند و با هم آشنا شوند. چون همه ی ما دوستان مشترک او بودیم، نقاط اشتراک زیادی با هم داشتیم. و این دقیقا نکتهای بود که ما به دنبال آن بودیم، یعنی همه ی ما قبلا با هم قرار ملاقاتهایی داشتیم، چه برای صرف نهار یا برای آشنایی بیشتر.
اگر نمیدانید برای پیدا کردن دوست از کجا شروع کنید، از افرادی شروع کنید که آن ها را دوست دارید و احترام بیشتری برای آنان قائل هستید. یک مهمانی و یا گردهمایی کوچک ترتیب دهید، یا اگر دوستانتان تمایل دارند مشترکا میزبان باشید. حالا اگر هر کدام از شما تعدادی مهمان دعوت کنید، آن وقت فرصت خوبی برای ایجاد روابط دوستی جدید برایتان فراهم میشود.
نکته ی مهم دیگر این است که با این کار شما در چشم دوستانتان به فردی تبدیل شده اید که ارتباط ایجاد میکند و تمایل دارد تا دوستی های جدید را تجربه کند. بنابراین بیشتر تمایل دارند که با شما آشنا شوند. همه فرد ارتباط دهنده را دوست دارد. شما برای این که به چنین شخصی تبدیل شوید کار سختی نباید انجام دهید. تنها با یک یا دو مهمانی کوچک و جمع کردن افراد دور هم به هدف خود خواهید رسید.
۵- آیا تا به حال درباره ی آن چه میخواهید فکر کردهاید.
تا حدود بیست و پنج سالگی تقریبا با هر کسی که در اطرافم میدیدم دوست میشدم، صرفا به خاطر این که آن افراد در دسترس بودند. شکستن این عادت واقعا کار سختی است و تلاش زیادی لازم دارد و اولین تلاش من برای شکستن این عادت در سفری بود که برای توسعه کسب و کارم در یک آخر یک هفته انجام دادم.
این سفر به یک کارگاه آموزشی با موضوع دوستیابی بود. من سال پیش هم به این کارگاه آموزشی رفته بودم و ارتباطاتی در حد متوسط با افراد مختلف ایجاد کرده بودم. در این کارگاه آموختم که صرفا پخش کردن کارت ویزیت در کوچه و خیابان شما را یرای یافتن دوست جدید خوب به نقطه ی قابل توجهی نمیرساند.
بنابراین این بار گفتم : « میدانید؟ من میخواهم دور تا دور این اتاق قدم بزنم و عمدا نسبت به افرادی که از آن ها بیشتر خوشم آمده و من بیشتر به سمت آن ها جذب شدهام، توجه خاصی نشان دهم».
باید در ابتدا ببینم از یک رابطه چه میخواهم، آن وقت است که میرسیم به روش برقراری ارتباط. در آن تعطیلات آخر هفته با سه جوان خوش پوش برخورد داشتم، که یکی از آن ها برای سال های متمادی تبدیل به یکی از بهترین دوستان من شد.
۶- آیا خود را مجبور میکنید که از کسی خوشتان بیاید.
اگر انسان خوبی باشید، همه را دوست خواهید داشت، آیا این درست است؟ قطعا شما از « همه» خوشتان نمیآید. به هر حال این نکتهای بود که من در بیشتر طول زندگیام به آن معتقد بودم.
هنگامی که فهمیدم برای احترام گذاشتن و نشان دادن محبت خود به دیگران لازم نیست و وقت زیادی را با آنان بگذرانم، بسیار خوشحال و آرام شدم. هیچ عیبی ندارد که من همه ی افراد را دوست نداشته باشم. در واقع این امر اصلا ممکن نیست، پس خود را مجبور به انجام آن نکنید. اگر متوجه شدید که از یک نفر خوشتان میآید، این احساس را با ترتیب دادن قرار ملاقاتهای مجدد و تلاش برای آشنایی بیشتر تقویت کنید. شما به زودی یک رابطه ی دوستی جدید خواهید داشت. با این حال از این که تازگی به کسی علاقه مند نشده اید مضطرب نشوید. مهربان و با احترام رفتار کنید ولی این را بدانید که اگر «دوست» ندارید، اجباری وجود ندارد که به هر قیمتی، دوستی برای خود پیدا کنید. این نه تنها به نفع شما که به نفع دیگران هم نیست. خلاصه این که آیا شما دوست دارید دوست جدید شما صرفا به این دلیل که فکر میکنند شما تنها هستید به شما اظهار دوستی کنند؟ مسلما شما چنین طرز فکری ندارید.
۷-شما بی نظمی و هرج و مرجی را که به واسطه ی دوستی های سطحی به وجود می آید را دوست ندارید.
این گونه فکر نکنید که چون شما با فردی رابطه ی دوستی ایجاد میکنید، این رابطه باید بسیار خاص و فوق العاده باشد. این رابطه زمانی فوقالعاده میشود که یکی از طرفین یا هر دو طرف درگیر رابطه با افرادی خاص و صاحب اندیشه باشند. شما تنها زمانی میتوانید اطمینان حاصل کنید که رابطه تان پر از آرامش و دو طرفه است که خود فردی خاص و جذاب باشید ( که معمولا تلاش زیادی می طلبد و لازم است ساده، فروتن و مردمی باشید)، و بعد از آن دوست جدید خود را به خوبی انتخاب کنید.
به گونه ای رفتار کنید که دوستانی را که میخواهید به طرف خود جذب کنید. به هرحال افرادی که تا حدی شبیه به یکدیگر هستند به سمت یکدیگر جذب میشوند و حتی عاشق هم میشوند. سعی کنید کسی باشید که دقیقا آن شخصی را که دوست دارید به خود جذب کنید.
۸- آیا از این که دوستان کمی دارید احساس شرمساری میکنید، به طوریکه باعث درگیری فکریتان شده است.
وقتی به خود با این دید می نگرید که: « به اندازه ی کافی اجتماعی نیستم » یا ذاتا جذاب نیستم، طبیعتا نمیتوانید خیلی جذاب باشید (یا جذاب به نظر بیایید). این که شما دوستان صمیمی اندکی دارید به این دلیل نیست که در شما مشکلی وجود دارد. خیلی ساده است. این بدین معنی است که شما هنوز نمیدانید که از یک دوست جدید چه میخواهید. از سوی دیگر باید بدانید که آیا شما از لحاظ احساسی، رفیق مناسبی برای طرف مقابلتان هستید یا خیر؟ پس بدون این که تلاش کنید و مقدمات یک دوستی را فراهم بسازید، نباید انتظار داشته باشید تا انسان هایی درست همخوان با اعتقادات شما به سراغتان بیایند.
۹- باید بدانید که دوست یابی ۹۵ درصد به مهارت مربوط میشود و تنها ۵ درصد آن به استعداد ذاتی فرد ربط پیدا میکند.
آیا فقط کمی استعداد کافی است؟ پاسخ « آری » ست. آیا به آن ۵ درصد استعداد احتیاج دارید؟ نه، اصلا. این که از خود یک دوست جذاب و بالقوه بسازید، یک مهارت است. اگر فقط بیشتر مراقب نحوه ی برخورد، سلامتی روح و شادی خود، حس جاه طلبی و خیلی چیزهای دیگر در درون خود باشید، می توانید در خود جذابیت ایجاد کنید و به سمت کسانی که از آن ها خوشتان آمده است کشیده شوید.
مهارت ها قابل آموختن و قابل ساختن هستند و در تمام طول زندگی، شما فقط با کسب مهارت ها میتوانید کیفیت زندگی را بهبود ببخشید. این به استعداد چندان مربوط نمی شود، چرا که استعداد تنها بخشی کوچک و فقط پنج درصد از موفقیت شما را تشکیل میدهد. اغلب ما نمیتوانیم تصور کنیم که نقش استعداد در مقایسه با نقش ماندگار مهارت در زندگی، این قدر اندک باشد. چون ما نمیدانیم چگونه به خوبی مهارت کسب کنیم، در نتیجه همه ی امور را بیش از آن چه که شایسته است به استعداد ربط میدهیم و بیش از حد به آن اهمیت می دهیم.
۱۰-شما فرد گوشهگیری هستید و دوست ندارید تعداد زیادی دوست صمیمی داشته باشید.
شما مجبور نیستید چون صرفا یک رابطه ی دوستی با کسی ایجاد کردهاید، تمام وقت خود را با او بگذرانید. به یاد داشته باشید که یافتن دوست جدید فرایندی است که ماهیت تدریجی دارد. این شما هستید که تصمیم میگیرید چه نوع زندگی اجتماعی داشته باشید. این یک فرایند خلاقانه است که کاملا به شما مربوط میشود و در طول زمان میتوانید به تعداد کم یا زیاد، بسته به سلیقه ی خود، دوست داشته باشید.
۱۱- نمیدانید که چه چیز باید ارائه دهید.
بدون شک شما حداقل در یک زمینه بسیار عالی هستید.
شاید این زمینه کاملا جنبه ی اجتماعی داشته باشد مثل خنداندن مردم. شاید هم فکری و راهبردی باشد مثلا موفقیت شغلی شما. شاید هم توانایی در گرم بودن و ایجاد جو صمیمیت باشد، مثل حسی که پخت و پز و یا مهارت های خانه داری ایجاد میکنند.
هر زمینه ای که شما در آن مهارت خاصی دارید می تواند برگ برنده ی خوبی برای پیروزی در یک رابطه ی دوستی باشد.
به عنوان مثال: خنده و شاد بودن. مسلما شما با ابزار خنده، اطرافیانتان را به شکل مطلوبی شاد خواهید کرد.
و یا هوش و موفقیت. می توانید با استفاده از هوشتان راه حل های خوبی برای حل مشکلات دوستانتان ارائه دهید. توانایی دیگر؛ صمیمیت و مهمان نوازی. وقتی دوستانتان به خانه ی شما می آیند، حس شادی و مورد محبت قرار گرفتن را تجربه میکنند و از غذاهایی که برای آن ها تدارک دیدهاید لذت میبرند.
به مهارت ها و یا استعدادهای غریزی خود و این که چگونه میتوانید آن ها را با دوستانتان به اشتراک بگذارید فکر کنید. مدام به مهارت آموزی بپردازید تا تکههای گمشده ی پازل را در فرایند دوستی تان پر کنید و بعد از آن چه اتفاق خواهد افتاد لذت ببرید. یادتان نشود که بهترین دوست یک انسان، یک انسان است.